یادداشت قرآنی | محاسبات خدا و محاسبات ما
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین حسین سوزنچی، استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) در یادداشتی به بررسی و تبیین مسأله «زمان» پرداخته است که در متن آن تقدیم مخاطبان میشود.
بعضی از ایام از قداست ویژهای برخوردار است. (تفسیر نور، ج ۱۰، ص ۴۷۲) تا حدی که خداوند بدان سوگند میخورد.
نکته تخصصی جهانشناسی و انسانشناسی
اگرچه در نگاه عادی ما آمدن شب و روز و گذر ایام صرفا یک پدیده مادی است که از گردش زمین به دور خورشید و به دور خودش حاصل میشود و گردش ماه نیز از این جهت خصوصیت خاصی ندارد و تفاوت ایام سال را صرفا بر اساس نسبت فیزیکیای که بین زمین و خورشید است میفهمیم؛ اما تاملی در آیات و روایات، و تکالیفی که به تناسب ایام بر دوش انسان قرار داده شده، نشان میدهد که ظاهرا مطلب بدین سادگی نیست.
«وَ لَیالٍ عَشْرٍ»
در این آیه و بسیاری از آیات دیگر، زمانهای خاصی دارای اهمیت ویژه قلمداد شدهاند، که این اهمیت نیز صرفاً در گروی نسبت بین زمین و خورشید نیست؛ بلکه در درجه اول، با گردش ماه به دور زمین، این نسبت معلوم میشود تا با گردش زمین به دور خورشید. (شب قدر، ماه رمضان، دههای از ماه ذیالحجه، عید قربان، عید فطر، و ...؛ همگی با ماه قمری محاسبه میشوند، نه با سال شمسی)
بله، میتوان به سادگی گفت که، اینکه ماه قمری را معیار محاسبه ایام قرار دهیم یا سال شمسی، صرفاً یک قرارداد است و «صرفاً»، چون قرآن در میان قومی نازل شده که آنها ایام سال را با ماههای قمری میشناختند، احکام شریعت خود را بر همان ماهها منطبق کرده است. اما در این مدعا، هیچ دلیلی برای این «صرفاً» اقامه شده است.
بله، خداوند احکامش را متناسب با مخاطب نازل میکند، یعنی چنان نازل میکند که مخاطب بفهمد و بتواند عمل کند.
اما آیا مخاطب اسلام فقط مردم شبه جزیره حجاز بودهاند یا کل انسانها؟
آیا خداوند قبل از اینکه شریعت خود (آن هم شریعتی که قرار است برای همه زمانها و همه مکانها باشد) نازل کند، نمیدانست که محاسبات مردم مناطق مختلف بر اساس چه معیاری است؟
آیا این احتمال نیست که خداوندی که به همه چیز عالم است شریعت خود را در جایی نازل کند که معیار محاسباتی آنها عملا با معیاری که در متن واقعیت معنوی عالم منطبق است؟!
نکته دیگر اینکه اساساً آیا «زمان مطلق»ی هست که ما در آن واقع شدهایم؟ یا زمان هرکس به ازای خویش است؟
و یا زمان حقیقی ترکیبی از وضعیت فیزیکی و نسبت انسانها (بویژه انسان خلیفة الله) با زمانهای فیزیکی است؟ آیا محتمل نیست که هم یک زمان مجزا از آدمیان در کار باشد (که مثلا با نسبتهای بین زمین و ماه و خورشید محاسبه میشود) و هم این زمان، یک نسبت واقعی با انسانهایی که در آن واقعاند دارد، و درهم تاثیر میگذارند.
یک بار دیگر بیاندیشیم:
آیا زمانهای مختلف، تنها تفاوتشان در نسبتهای فیزیکی و قراردادیِ ماست، یا محتمل است که نسبتهای معنویای نیز در پارهای از زمانها و بین انسانها و زمانها در کار باشد، که ما بیخبریم. (شبیه همین مطلب در مورد «مکان»ها قابل طرح است. آیا مکانی مانند «کعبه» که مقدس است، «صرفاً» بعد از اینکه کعبه بنا شد مقدس گردیده، یا اینکه اساساً آن مکان موضوعیتی داشته که کعبه را در همانجا بنا کردند؛ و یا اینکه هر دو مطلب صحیح است: یعنی هم موضوعیتی داشته، و هم با بناگذاری کعبه در آنجا موضوعیت اضافهای پیدا کرده است)/918/ز504/س